بازی تکراری با مهره گریز از مرکز
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۲۷۵۹
فعال کردن گسلهای قومی در راستای اهداف تجزیهطلبانه فرایندی مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه طیفی از بازیگران خارجی اعم از قدرتهای بینالمللی و برخی دولتهای منطقه در طول تاریخ معاصر ایران بارها به آن توسل جستهاند.
ناآرامیهایی که از روزهای پایانی تابستان امسال کلید خورد، در استانهای مرزی کردستان و سیستان و بلوچستان ویژگیهای خاصی یافت به شکلی که گروههای تجزیهطلب به ویژه در غرب کشور دست به تحرکاتی کمسابقه زدند؛ تحرکاتی که پاسخ موشکی جمهوری اسلامی را برای منهدم ساختن کانون این گروهها در پی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمان با حضور مسئولان لشکری و کشوری در استان سیستان و بلوچستان، بسیاری از ناظران سفر رئیسجمهوری به کردستان را نیز اقدامی در راستای مقابله با تحرکات یادشده مورد توجه قرار دادهاند؛ سفری که در جریان آن آیت الله «سیدابراهیم رئیسی» ضمن بهرهبرداری از طرحهایی نظیر آبرسانی و نیز دیدار با اقشار مختلف مردم در دهم آذرماه اظهار داشت: دشمنان مثل همیشه دچار یک اشتباه محاسباتی شدند. تصور کردند که میتوانند با اقدامات تروریستی و اغتشاش به اهداف خود برسند. درحالی که مردم کردستان، که ریشههای بسیار عمیقی دارند، مگر با این تکانهها میلرزند؟
در این پیوند، تاثیر عناصر خارجی بر وقایع اخیر در قالب دخالت برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به منظور تحریک تمایلات جداییطلبانه در مناطق مرزی غیرقابل انکار و نیازمند بررسی است؛ مسالهای که مسبوق به سابقه بوده و مدیریت آن نیازمند بازخوانی تجربیات گذشته ایران در این زمینه است.
برای واکاوی این موضوع با دکتر «جواد حقگو» کارشناس روابط بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستهایم. آنچه در ادامه میخوانیم حاصل گفتوگو با این استاد دانشگاه است؛
تنوع قومی در کشور هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید
بحث وجود تکثر اقوام در جوامع مختلف و شکلگیری حرکتهای تجزیهطلبانه یکی از موضوعات مهمی است که چالشهای زیادی را برای کشورهای مختلف ایجاد کرده است. این موضوع در رابطه با ایران به عنوان کشوری که به لحاظ تمدنی سابقه چندین هزار ساله دارد و از اقوام، مذاهب و فرهنگهای مختلف تشکیل شده هم صادق است. این وضعیت در طول تاریخ معاصر به شکل خاص همواره چالشهایی را به وجود آورده است . البته اینکه به این مساله به عنوان فرصت یا تهدید پرداخته شود، موضوع دیگری است که نیاز به واکاوی دقیق دارد.
تمام دنبالههای اقوام مرزنشین ایرانی در تاریخ بخشی از جغرافیای سیاسی یا حوزه تمدنی ایران بوده و همین وضعیت میتواند فرصتهایی بینظیر برای کشور ایجاد کند
اساسا نباید این موضوع را از نظر دور داشت که وجود تنوعی از اقوام هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. درباره تهدیدات منتج از چنین وضعیتی رویکردهای نظری مختلفی وجود دارد؛ رویکردهایی که هر کدام از منظری خاص به تهدیدات حاصل از وجود این تنوع پرداختهاند. در یک تقسیم بندی کلی دو رویکرد کلان را می توان شناسایی کرد؛ یکی بر پایه عوامل درونی و دیگری بیرونی.
ظرفیتهای قومیتی بر بستر محرومیتزدایی
رویکرد نخست ناظر به عوامل درونی است. این رویکرد مرکز ثقل خود را روی عوامل و متغیرهای داخلی کشورها قرار میدهد و بحث اصلی خود به محرومیت نسبی اقوام به خصوص قومیتهایی معطوف میسازد که در مناطق مرزی کشور متمرکز هستند.
طرفداران این رویکرد بر این نظر هستند که اگر دولتها در زمینه موضوعاتی چون فقرزدایی و محرومیتزدایی اقدامات مطلوبی انجام دهند و مناطق مرزی توسعه قابل توجهی پیدا کند، نه تنها احتمال شکلگیری و آغاز اقدامات گریز از مرکز و حرکتهای تجزیهطلبانه کم میشود، بلکه در شرایطی که دنبالههای این اقوام در منطقه (کشورهای دیگر ) وجود داشته باشند، آنها تمایلات الحاقگرایانه برای پیوستن به ایران پیدا میکنند.
به عنوان نمونه اگر تدبیر و سیاست درستی بر وضعیت اقوام مرزنشین ایران مثل آذریها، بلوچها، کردها، اعراب و حتی ترکمنها اعمال شود، باعث میشود دنباله این اقوام تمایلات الحاقگرایانه برای پیوستن به ایران پیدا کنند، زیرا خود را در مقام مقایسه قرار میدهند. طبیعتا توسعهای که برای مردم آذربایجان ایران به وجود آید، میتواند موجبات تحریک آذریهای مقیم جمهوری آذربایجان برای پیوستن به ایران را ایجاد کند.
باید توجه داشت که تمام دنبالههای اقوام مرزنشین ایرانی در تاریخ بخشی از جغرافیای سیاسی یا حوزه تمدنی ایران بودهاند و همین مساله فرصتی بینظیر برای احیای این شرایط ایجاد کرده است. البته ذیل این رویکرد کلان نظری، رهیافت های مختلفی مطرح شده که پرداختن به آنها در این بحث نمیگنجد.
در طول تاریخ هر زمان دولت مرکزی به دلایلی با مشکلات داخلی مواجه شده، حرکتهای گریز از مرکز هم افزایش یافته است
سوابق تجزیهطلبی در تاریخ معاصر
رویکرد دوم عوامل بیرونی را به عنوان عناصر اصلی فعالسازی حرکتهای تجزیهطلبانه دانسته و معتقد است در تاریخ معاصر ایران بسیاری از حرکتهای گریز از مرکز و تجزیهطلبانه اقوام را باید از منظر مداخله قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای تبیین کرد.
به عبارتی دیگر تفرق اقوام و مذاهب در بسیاری از ادوار باعث شده که دولتهای مختلف مثل انگلستان، روسیه، آمریکا و حتی برخی کشورهای همسایه مثل ترکیه و عربستان از این شرایط استفاده کرده و با بهرهبرداری از ظرفیتهای مختلف رسانهای، مالی و اطلاعاتی، این گسلها را فعال کنند.
این موضوع در چند دوره از تاریخ ایران مسبوق به سابقه بوده است. درواقع هر زمان دولت مرکزی به دلایلی با ضعف و بحران داخلی مواجه شده، حرکتهای گریز از مرکز هم افزایش پیدا کرده و درنتیجه کنترل دولت مرکزی در ابعاد امنیتی و سیاسی محدود شده است.
دکتر جواد حقگو عضو هیات علمی دانشگاه تهرانبر اساس یک قاعده مشترک در نتیجه خلا قدرت دولت مرکزی، دولتهای دیگر آن خلا را پر کردهاند؛ اتفاقی که بعد از دوره مشروطه و سالهای قبل از کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ رخ داد. در این سالها به فراخور چالشهای ایجاد شده از نهضت مشروطه و ضعف دولت قاجار، دخالتهای بیرونی افزایش یافت و حرکتهای گریز از مرکز به ویژه در مناطق مرزنشین ایرانی روندی افزایشی پیدا کرد.
نبردهای اطلاعاتی، تحریمهای اقتصادی،حمایتهای رسانهای چندبعدی از سوی بازیگران خارجی و نیز ایجاد تشکیلاتی نظیر کنگره ایالتهای فدرال، حزب مردم بلوچستان، حزب همبستگی دموکرات اهواز و ... در تمام سالهای بعد از انقلاب اسلامی ادامه داشته است
در ادوار دیگر هم این تحرکات عمدتا همزمان با کاهش قدرت مرکزی شکل گرفته و دشمن از چنین شرایطی برای تامین منافع خود بهره برده است. اگرچه درباره تجزیهطلبانه بودن یا نبودن بسیاری از حرکتها روایت ثابتی وجود ندارد و تحلیلهای مختلفی مطرح شده با این حال برخی مورخان حرکتهایی را که از سوی اسماعیل آقا سیمیتقو، قاضی محمد، دوست محمدخان بارکزایی، سید جعفر پیشهوری و شیخ خزعل در مناطق مختلفی چون آذربایجان غربی، کردستان، بلوچستان، آذربایجان و خوزستان صورت گرفته، به عنوان نماد حرکتهای تجزیهطلبانه معرفی کردهاند؛ موضوعی که البته هرکدام به طور مستقل نیاز به بررسی دارد.
با این حال در اقدامات تقابلی این حرکتها با دولت مرکزی وقت ایران، همواره عامل خارجی و حمایت قدرتهای بزرگ به وضوح قابل مشاهده است. اگرچه نمیتوان تمام این حرکتها را مطلقا حرکتهای تجزیهطلبانه به شمار آورد، با این حال تداوم حمایت دول خارجی از اقدامات گریز از مرکز این نخبگان قومی، مخرج مشترک تمام این حرکتها بوده است.
ریشه حرکتهای گریز از مرکز قومیتی در سالهای نخست انقلاب اسلامی
در دوره بعد از انقلاب اسلامی به دلیل شرایط ویژه ابتدای انقلاب، رخدادهای مشابهی را تجربه کردیم. بسیاری از حرکتهای گریز از مرکز که به غلط تحت عنوان جنبشهای قومی یا جنبشهای قومگرایانه مطرح میشود، در این دوران قابل رهگیری است. به عنوان نمونه میتوان به حرکتهایی که در منطقه کردستان و از سوی حزب دموکرات کردستان انجام شد، اشاره کرد.
این گروهک فعالیتهای خود را از قبل انقلاب و در دوران جنگ جهانی دوم و تشکیل جمهوری مهاباد شروع کرد، ولی بعد از سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به زمانبر بودن تشکیل دولت و خلاء اقتدار دولت مرکزی، شاهد فعال شدن حزب دموکرات کردستان و حزب کومله به رهبری برخی چهرههای قومیتی کُرد بودیم که با عدم تبعیت از دولت مرکزی و جلوگیری از پس دادن سلاح و حتی تحریم رفراندوم سال ۵۸ و... اقدامات تقابلی خود را در مناطق مرزی برای جدایی مناطق مرزنشین در محدوده استانهای آذربایجان، کردستان و کرمانشاه تشدید کردند؛ اقدامی که البته ریشههای تاریخی هم داشت.
مراجعه به اسناد لانه جاسوسی روشنکننده ابعاد این اقدامات است؛ چنان که تنها دو روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد فعال شدن برخی فعالان سیاسی این قوم و اقدام برای تصرف پادگان مهاباد بودیم. در این شرایط «عبدالرحمن قاسملو» از مرزهای غربی وارد کشور شد و به عنوان رهبر این گروهک برای خودمختاری کردستان زمینهچینی کرد.
البته همزمانی این وقایع با موجودیت گروهک مائویستی کومله و فعالیتهای چریکهای فدایی خلق و... را نمیتوان بی ارتباط با حمایت آمریکا و تسلط اطلاعاتی این کشور بر وضعیت منطقه تصور کرد، چرا که این کشور درصدد ایجاد موانع اساسی برای دولت نوظهور جمهوری اسلامی بوده است. به هر حال نباید مانعی را که بر اثر انقلاب اسلامی ایران و تشکیل جمهوری اسلامی بر سر راه تامین منافع ایالات متحده در ایران و منطقه ایجاد شد، از نظر دور داشت. بنابراین اقدامات زیادی در روزهای بعد از انقلاب صورت گرفت که عمده مطالبات آنها تجزیه و خودمختاری بود.
تجزیهطلبانی که بعد از غرب کشور در کرانه جنوبی و شمال شرقی فعال شدند
به غیر از کردستان در مناطق دیگر ایران نظیر ترکمن صحرا و مناطق جنوبی هم گروههایی با شعار حمایت از تودهها و با ادبیات چپ فعال شدند. اگرچه این جریانها به لحاظ ایدئولوژیک و گفتمانی عمدتا تحت تاثیر حمایت شوروی بودند، اما نشانههای زیادی مبنی بر حمایت سیاسی و اطلاعاتی ایالات متحده از این جریانها وجود دارد که به برخی از آنها در اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا اشاره شده است. دقیقا مانند حمایت همزمان ایالات متحده و شوروی از عراق در طول سالهای جنگ تحمیلی، حمایت از این جریانها نیز یکی از نمادهای اشتراک منافع میان رهبران دو بلوک شرق و غرب بود.
تحولات تاریخی معاصر نشان داده که نباید از تداوم راهبرد تجزیه ایران در سیاست خارجی قدرتهای جهانی غفلت شود
اقدامات حمایتی این کشورها و به طور خاص ایالات متحده در قالب سخت، نیمهسخت ونرم قابل ردگیری است. نبردهای اطلاعاتی، تحریمهای اقتصادی،حمایتهای رسانهای چندبعدی، ایجاد تشکیلاتی نظیر کنگره ایالتهای فدرال، حزب مردم بلوچستان، حزب همبستگی دموکرات اهواز و ... که در تمام سالهای بعد از انقلاب اسلامی ادامه داشته، زمانی قابل فهم است که آن را با درنظرگرفتن مداخله قدرتهای بزرگ رهگیری کنیم.
دکترین «هسته- پیرامون»؛ راهکاری عملیاتی برای کاهش مخاطرات قومیتی
«دشمنی» مفروض سیاست بینالملل است و تحریک این قومیتها از سوی آمریکا، انگلستان و روسیه (شوروی) راهبردی همیشگی در سیاست خارجی این کشورها بوده است. هر زمان که در توجه به دغدغههای اقوام مرزنشین ایرانی، کوتاهی صورت گیرد و همزمان دولت مرکزی با چالشهایی که باعث کاهش کنترلش بر این مناطق میشود، مواجه شود، این مناطق میتواند در تشدید بحران کشور نقشی تخریبی ایفا کند. در این شرایط، قدرتهای جهانی و منطقهای در راستای بهینهسازی منافعشان راهبرد فعالسازی گسلهای قومی و نهایتا تجزیه ایران را دنبال میکنند.
تحولات تاریخی معاصر نشان داده که نباید از تداوم راهبرد تجزیه ایران در سیاست خارجی قدرتهای جهانی غفلت شود. آنچه من در کتابهای تکاپوی انگلستان برای تجزیه ایران و آمریکا و تجزیهطلبی قومی در ایران بررسی کردهام دقیقا ناظر بر همین موضوع است.
در کتاب آمریکا و تجزیهطلبی قومی در ایران و در قالب دکترین هسته- پیرامون راهکارهای عملیاتی برای کاهش این مخاطره مطرح شده است؛ تقویت پیوندهای مناطق مرزی با هسته مرکزی ایران که در قالب سه فاز اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته، اساس این دکترین را تشکیل میدهد. بر اساس این دکترین سعی شده تا مساله عمدتا تهدیدزای تکثر قومی به مثابه یک فرصت مورد توجه قرار گیرد. بدین منظور راهکارهایی عملیاتی برای نزدیکی مناطق مرزنشین به هسته مرکزی تمدن ایران و در نتیجه جایگزینی هراس از تجزیه به الحاق دنبالههای اقوام ایرانی در کشورهای همسایه به پیکره اصلی ایران مورد تدقیق قرار گرفته است.
اهمیت این موضوع آنگاه بیشتر قابل ادراک است که به شرایط پرچالش کنونی کشور در مناطق مرزی به خصوص کردستان و بلوچستان توجه شود؛ شرایطی که ساخت آن را نمیتوان بدون توجه به عوامل خارجی و دخالت ایالات متحده و نیز کشورهایی چون عربستان سعودی و انگلستان به طور کامل تبیین کرد. البته همانطور هم که اشاره کردیم این موضوع نافی عوامل درونی نیست که بعضا بسیار هم مهم محسوب میشوند.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: انگلیس ، سیستان و بلوچستان ، کردستان ، آذربایجان ، ایالات متحده آمریکا ، کوملهمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: انگلیس سیستان و بلوچستان کردستان آذربایجان ایالات متحده آمریکا کومله حرکت های تجزیه طلبانه سیستان و بلوچستان انقلاب اسلامی مناطق مرزی بعد از انقلاب ایالات متحده تجزیه ایران تاریخ معاصر دولت مرکزی منطقه ای دولت ها حرکت ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۲۷۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرواز دو یا سه کوادکوپتر در اصفهان در حد اسباببازی است/ حماس یک جریان ریشهدار مردمی و یک حرکت آزادیبخش در مقابل اشغال است
به گزارش حوزه سیاست خبرگزاری تقریب، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در جریان حضور خود در نشست عالی رتبه شورای امنیت سازمان ملل با شبکه ان بی سی ( NBC) گفتوگو کرد.
مجری: جناب آقای وزیر امور خارجه، از جنابعالی برای پذیرش مصاحبه با ما قدردانی میکنیم. همه میدانیم که دوران پرتنشی است. بینندگان آمریکایی که در حال حاضر این مصاحبه را تماشا میکنند، بسیار نگران یک جنگ فاجعهبار میان اسرائیل و ایران هستند. پیام شما امشب برای آنها چیست؟
امیرعبداللهیان: بسم الله الرحمن الرحیم. ما از ابتدای بحران در غزه بارها اعلام کردیم که جمهوری اسلامی ایران هرگز از توسعه جنگ و تنش در منطقه استقبال نمیکند. در اتفاقی که شنبه جاری رخ داد که طی آن ما در قالب دفاع مشروع، عملیاتی را بر روی دو پایگاه نظامی رژیم اسرائیل که از آن پایگاهها سفارت ایران در دمشق مورد حمله موشکی رژیم اسرائیل قرار گرفته بود، انجام دادیم. بلافاصله پس از پایان عملیات موفقیتآمیزمان، طی پیامی به ایالات متحده اعلام کردیم که قصدی برای ادامه عملیات روی رژیم اسرائیل نداریم. اما مکرراً از آمریکا خواستیم که به رژیم اسرائیل توصیه کند که جنگ را در منطقه گسترش ندهد. این روشی است که نتانیاهو برای بقای شخص خود و دولتاش دنبال میکند. جمهوری اسلامی ایران در بخش مثبت تحولات منطقه قرار دارد؛ چه در مبارزات علیه تروریسم در سالهای اخیر و چه در تلاش برای توقف جنگ در غزه و بازگشت امنیت و آرامش به منطقه، از سواحل مدیترانه تا دریای سرخ و سرتاسر منطقه.
مجری: از شما یک سوال بسیار مهم، اما کوتاه میپرسم. آیا ایران پاسخ خواهد داد؟
وزیر امور خارجه کشورمان: اگر رژیم اسرائیل ماجراجویی بکند و بخواهد عملیاتی روی ایران انجام بدهد، پاسخ ما متفاوت از قبل خواهد بود. پاسخ قبلی ما حداقلی و محدود بود. ما فقط دو مرکز نظامی و پایگاه نظامی آنها را مورد هدف قرار دادیم: پایگاه هوایی نواتیم و یک پایگاه استخباراتی و تجسسی در بلندیهای جولان اشغالی. هر دو پایگاه در حمله به سفارت ایران در دمشق نقش داشتند. اگر رژیم اسرائیل اقدام ماجراجویانهای انجام ندهد، ایران اقدام جدیدی روی رژیم نخواهد داشت. البته شب گذشته در رسانههای آمریکا و برخی از متحدین رژیم اسرائیل هیاهویی به راه انداخته شد و گفته شد رژیم اسرائیل یک پایگاه هوایی در شهر اصفهان را مورد هدف قرار داده است. خیر؛ صرفاً ریزپرندههایی که ممکن است فیلمبرداری یا کار تجسس میکنند، از داخل اصفهان به پرواز درآمده و بلافاصله توسط سیستم پدافند هوایی ما ساقط شدهاند. برای ما اثبات نشده است که ارتباط بین این ریزپرندهها و رژیم اسرائیل وجود داشته باشد. اما در صورتی که رژیم اسرائیل قصد ماجراجویی و اقدام علیه منافع ما را داشته باشد، پاسخ بعدی ما فوری و حداکثری خواهد بود.
مجری: منابع ما گفتهاند اسرائیل شب گذشته تلافی کرد، و این اسرائیل بود که ایران را بمباران نمود. رئیس جمهور شما حتی گفته بود که حتی کوچکترین اقدام تلافیجویانه از سوی اسرائیل، پاسخ بسیار شدیدتری خواهد داشت. آیا اسرائیل دیشب از آن خط قرمز عبور کرد؟
رئیس دستگاه سیاست خارجی کشورمان: ما در حمله رژیم اسرائیل به سفارتمان در دمشق، به دلیل اینکه حاکمیتمان مورد تعرض واقع شد، و حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه مورد تعرض واقع شد، سفارت کشورمان مورد هدف قرار گرفت، مستشاران نظامی مبارزه با تروریسم ما که در سوریه و در کنار نیروهای مسلح این کشور برای مقابله با تروریسم و داعش میجنگیدند در این عملیات به شهادت رسیدند، اعلام کردیم که رژیم اسرائیل خطوط قرمز را رعایت نکرده و به آن پاسخ دادیم. آنچه که شب گذشته اتفاق افتاد، پرواز دو یا سه ریزپرنده و کوادکوپتر در یک فضای بسیار محدود بود که فوراً هم منهدم شده و مسؤولیت این موضوع را هم کسی نپذیرفته است.
مجری: اما به نظر شما، حمله دیشب علیرغم تصاویر انفجارها، توسط اسرائیل انجام نشد؟
امیرعبداللهیان: ما داریم بررسی میکنیم. این ادعایی که در رسانهها مطرح شده، بر اساس اطلاعاتی که داریم، دقیق نیست. بلکه رژیم اسرائیل به دنبال فضاسازی است. اگر رژیم اسرائیل اقدامی روی کشور من انجام بدهد و برای ما ثابت بشود، پاسخ ما فوری، حداکثری و پشیمانکننده خواهد بود.
مجری: آیا ایران پیش از حمله تلافیجویانه دیشب اسرائیل، مطلع شده بود؟
وزیر امور خارجه کشورمان: سیستم پدافند ما سیستم هوشمندی است. به محض اینکه هر ۲ یا ۳ ریزپرندهها در آسمان اصفهان ظاهر شدند، مورد هدف قرار گرفته و ساقط شدند. آمادگی نیروهای مسلح ما صد درصدی است.
مجری: پیش از حمله شما به اسرائیل، به دیگر کشورها اطلاع دادید که قرار است حمله کنید. آیا کشوری به ایران اطلاع داد که قرار است اسرائیل به شما حمله کند؟
رئیس دستگاه سیاست خارجی کشورمان: چیزی که شب گذشته اتفاق افتاد، هیچ حملهای نبود. پرواز دو یا سه کوادکوپتر بود که در حد اسباببازی است که کودکان ما در ایران از آن استفاده میکنند و ارزشی نداشت که کسی بخواهد به ما اطلاع بدهد.
مجری: آیا موضوع بمباران سفارت ایران در سوریه را مختومه میدانید و دیگر اقدامی نمیکنید؟
امیرعبداللهیان: ما آمادگی کامل داریم. وقتی که تصمیم گرفتیم پاسخ را در قالب دفاع مشروع بدهیم، روی تبعات آن هم برنامهریزی کردیم. اما بدانید در طول ۶ ماه گذشته، رژیم اسرائیل با سوءاستفاده از شرایط غزه، چند بار به مستشاران ضد تروریسم ما در سوریه حمله کرد و آنها را به شهادت رساند.
ما به دلیل اینکه مایل به توسعه دامنه جنگ در منطقه نبودیم، خویشتنداری کردیم. نتانیاهو از خویشتنداری ما آدرس غلط دریافت کرد و از خط قرمز گذشت و به سفارت ما با ۶ فروند موشک حمله کرد. در اینجا دو گزینه در مقابل ما وجود داشت: یک) پاسخ فوری به اسرائیل، دو) خویشتنداری و فرصت دادن به دیپلماسی. ما فرصت دادن به دیپلماسی و خویشتنداری را با رعایت شرایط منطقه، ضرورت تمرکز توجهات به موضوع غزه، و عدم گسترش جنگ اتخاذ کردیم. این رویکرد ما منجر به رجوع به شورای امنیت سازمان ملل متحد شد. انتظار ما این بود که در شورای امنیت، بیانیهای در محکومیت حمله به یک مکان دیپلماتیک و نقض کنوانسیونهای وین صادر بشود. متأسفانه رویه سکوت در قبال این بیانیه توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه شکسته شد و آنها با صدور بیانیه مخالفت کردند. پس در مقابل ما یک گزینه باقی ماند: پاسخ صریح و هشدار ایران در قالب دفاع مشروع. وقتی تصمیم گرفتیم عملیات نظامی را روی اسرائیل انجام بدیم، اولاً میخواستیم هشدار بدهیم و رژیم را تنبیه کنیم. تناسب را در عملیات رعایت کردیم. میتوانستیم حیفا و تلآویو را مورد اصابت قرار دهیم، میتوانستیم همه بنادر اقتصادی رژیم اسرائیل را هدف قرار بدهیم، میتوانستیم مؤسسات حکومتی و اقتصادی رژیم اسرائیل را هدف قرار دهیم. اما خط قرمز ما غیرنظامیان بود. هدف ما صرفاً نظامی تعریف شد، و آن هم دو پایگاه نظامی که برای حمله به سفارت ما در دمشق مورد استفاده قرار گرفت. میخواستیم این اراده را نشان بدهیم که برای دفاع از منافع و امنیت ملی آماده هستیم و همچنین برای تبعات پس از آن هم آماده هستیم. رژیم اسرائیل اگر خطا کند، پاسخ بعدی قاطع، فوری و پشیمانکننده خواهد بود.
مجری: آیا ایران دیگر قرار نیست موشک به سمت اسرائیل پرتاب یا به آن حمله کند؟
وزیر امور خارجه کشورمان: ما بعد از اینکه دو پایگاه نظامی که از آنها برای حمله به سفارتمان استفاده شده بود را توسط موشکها و پهپادهای ارسالی مورد هدف قرار دادیم، در ساعت ۲:۳۰ دقیقه بامداد یکشنبه هفته جاری، به سفیر سوئیس در تهران بهعنوان حافظ منافع آمریکا پیام دادیم. در پیام گفتیم: «ایران هرگز به دنبال توسعه دامنه جنگ نیست، پاسخ متناسب خود را به شکل محدود و حداقلی به رژیم اسرائیل دادیم.» لذا مادامی که ماجراجویی جدیدی از طرف رژیم اسرائیل روی منافع ایران صورت نگیرد، ما واکنش جدیدی روی آن نخواهیم داشت.
مجری: یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسؤولیت حفاظت از تمامی تأسیسات هستهای ایران را بر عهده دارد، گفت: اگر اسرائیل به تأسیسات هستهای حمله کند، سیاست هستهای ایران هم تغییر میکند. میدانیم که حمله دیشب در شهر اصفهان اتفاق افتاد، و میدانیم که تأسیسات تحقیقاتی هستهای در آنجا وجود دارد و این تأسیسات نیز برای غنیسازی اورانیوم استفاده میشوند. آیا اسرائیل هشدار ایران را نادیده گرفت؟
رئیس دستگاه سیاست خارجی کشورمان: ما تأیید نمیکنیم که رژیم اسرائیل شب گذشته حملهای را انجام داده باشد. در حال بررسی دقیق هستیم. آنچه که شب گذشته اتفاق افتاده، پرواز کوتاه ۲ یا ۳ کوادکوپتر که از همان اصفهان به پرواز در آمدند، بر آسمان اصفهان بوده است. اما در مورد برنامه هستهای، برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران همواره صلحآمیز است. آن چیزی که الان جای نگرانی دارد، وجود کلاهکهای هستهای متعدد نزد رژیم اسرائیل هست. رژیمی که ۶ ماه است از خطوط قرمز عبور کرده و مسؤول نسل کشی و جنایات جنگی ترکیبی است. بارها برخی از مقامات رسمی دولت نتانیاهو پیشنهاد کردند که از بمب اتم برای پیروزی در غزه استفاده کنند. خطر اتمی، مرتبط با جاهطلبیها و جنایات جنگی رژیم اسرائیل است.
مجری: ایران وارد جنگ با اسرائیل شده است. کشور شما دو ژنرال، پنج عضو سپاه را در حمله به سفارت سوریه از دست داده است. دهها هزار نفر از ساکنان غزه کشته شدهاند. وقتی به گذشته نگاه میکنید و به حمله ۷ اکتبر به اسرائیل فکر میکنید، آیا بهنظرتان حماس بیش از حد پیش رفت؟
امیرعبداللهیان: ما در جریان عملیاتی که حماس انجام داد، از قبل قرار نگرفتیم. اما یک واقعیت وجود دارد: ریشه در ۷ اکتبر نیست، ریشه در ۷۵ سال پیش است، ریشه در ۷۵ سال اشغال سرزمین فلسطین است. رژیم اسرائیل یک دولت مشروع نیست، رژیم اسرائیل یک قدرت اشغالگر بر مبنای حقوق بینالملل است. طولانی بودن مدت اشغال هیچ حقی برای قدرت اشغالگر ایجاد نمیکند. ماهیت سرزمین اسرائیل، اشغال بر مبنای حقوق بینالملل است. حقوق بینالملل میگوید گروههای آزادیبخش برای دفاع از سرزمین خودشان و خارج کردن کشورشان از اشغال، میتوانند اقدام کنند. حماس گروه تروریستی نیست، حماس یک جریان ریشهدار مردمی و یک حرکت آزادیبخش در مقابل اشغال است. ریشه در اشغالگری است، آن ریشه باید مورد توجه قرار بگیرد. ریشه در ۷ اکتبر نیست.
مجری: میدانم که شما برای چندین دهه دیپلمات بودهاید. آیا ارزش داشت حماس چنین اقداماتی انجام دهد و در نتیجه به چنین وقایعی منتهی شود؟
وزیر امور خارجه کشورمان: حماس در راستای منافع ملت فلسطین تصمیم میگیرد. حماس در راستای خواست مردم فلسطین تصمیم میگیرد. حماس در راستای قطعنامههای سازمان ملل و حقوقی که برای تعیین سرنوشت این کشور مورد توجه قرار گرفته اقدام کرده است. ما از اقدام حماس در مقابله با پدیده شوم اشغال حمایت میکنیم. ما از ابتدای این بحران و از هفت اکتبر به صراحت اعلام کردیم که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه از کشتار غیرنظامیان و از کشتار زنان و کودکان در هیچ جای دنیا حمایت نکرده و نمیکند.
مجری: دوست داشتید جنگ در غزه خاتمه یافته بود؟
رئیس دستگاه سیاست خارجی کشورمان: ما نه تنها تلاش زیادی را در شش ماه گذشته برای این کار انجام دادیم، بلکه در سفر اخیرم هم در نیویورک با مقامات سازمان ملل متحد و با آقای آنتونیو گوترش ایدههای بسیار مهم و قابل اجرا روی زمین برای توقف جنگ، تبادل فوری اسرا، خروج نظامیان رژیم اسرائیل از غزه، بازگشت ساکنان غزه به منازل و مناطق خودشان را مطرح کردیم. ما معتقدیم وقت آن فرا رسیده که دبیرکل سازمان ملل در این جایگاه مهمی که قرار دارد ابتکاری را در دست بگیرد و برای توقف فوری جنگ در غزه اقدامی بکند. توقف جنگ در غزه یعنی بازگشت آرامش از سواحل مدیترانه تا دریای سرخ. همه از این آرامش و امنیت پایدار سود خواهیم برد.
مجری: ضمن احترام فراوان به شما، فکر نمیکنید ایران بیشتر از سازمان ملل متحد بر حماس نفوذ دارد؟ آیا ایران نمیتواند اقدامی بیشتر برای پایان دادن به این جنگ انجام دهد؟
امیرعبداللهیان: اولاً حماس ایدههای بسیار منطقی روی میز قرار داده است. جاهطلبیهای نتانیاهو و رژیم اسرائیل باعث شده که طرحهایی که ماههاست توسط برادران ما در قطر و مصر دارد دنبال میشود و به عنوان واسطه ایدهها را دنبال میکنند، با شکست مواجه شود. بخش عمدهای از علت به نتیجه نرسیدن، مطالبات حداکثری و نگاه اشغالگرایانه رژیم اسرائیل نسبت به بخشهایی از غزه است. با صراحت اعلام میکنم: رژیم اسرائیل در جنگ به هیچیک از اهداف خود نرسید. رژیم اسرائیل نتوانست حماس را نابود کند، نتوانست رهبران حماس را دستگیر کند، در داخل غزه نتوانست حماس را خلع سلاح کند، نتوانست امکانات دفاعی مقاومت و حرکت آزادی بخش حماس را نابود کند؛ در نتیجه رو آورد به کشتار زنان و کودکان. الان نیز رژیم اسرائیل میخواهد آنچه را که در میدان به دست نیاورده، در میز مذاکره سیاسی به دست بیاورد. در یک مذاکره سیاسی، انتظارات باید معقول و عملگرایانه باشد. حماس در هفته اول بعد از ۷ اکتبر، به توصیه و به پیشنهاد ما و با موافقت آقای اسماعیل هنیه و رهبران حماس، با یک آتشبس موقت و تبادل اسرای زن و کودک همراهی کرد. این طرح با ابتکار قطر عملیاتی شد، مصر هم از آن حمایت کرد، و ما یک حرکت موفق داشتیم. حماس یک جریان منطقی در فلسطین است. آنها راه حل سیاسی واقعبینانه را مورد توجه قرار دادند و ما در مشورت و تعامل با حماس همواره شاهدیم که ایدههای مترقی و واقعبینانه و حتی دموکراتیک توسط حماس روی میز قرار میگیرد.
ما با حماس در این رابطه قبلاً صحبت کردیم. حدود سه هفته پیش، رهبر سیاسی حماس آقای اسماعیل هنیه در تهران بود. گفتگوهای سطح بالایی انجام شد. آنها آمادگی لازم را برای تبادل اسرا در قالب یک بسته سیاسی و انسانی که همه مسائل را در بر بگیرد، دارند. به نظر من الان فرصت خوبیست و دبیرکل سازمان ملل میتواند با یک تحرک جدی برای رسیدن به بستهای از توافق که در درون آن تبادل اسرا هم دیده شده، فعالانه حرکت کنند.
مجری: آیا از حماس میخواهید که همه غیرنظامیان گروگان را آزاد کند؟
وزیر امور خارجه کشورمان: معتقد هستم که در قالب بستهای که موضوعات مختلف در آن دیده بشود و جدول زمانبندی داشته باشد، میتوان به نتیجه رسید. بدون تردید تبادل اسرا با یک نگاه انسانی مورد توجه حماس، بخش مهمی از آن خواهد بود.
مجری: آیا فکر میکنید دولت بایدن در اقدامات خود برای به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی آن هم پس از رأی مخالف با عضویت فلسطین در سازمان ملل صادق است؟
رئیس دستگاه سیاست خارجی کشورمان: ببینید، دولت آقای بایدن به نظرم یک سری شعارهایی را در دستور کارش در موضوع فلسطین و غزه قرار داده و یک سری رفتار از وی مشاهده میشود. شاهدیم که گفتار و رفتار آمریکا متناقض است. مثلاً آمریکا از یک طرف میگوید من برای آتشبس تلاش میکنم، اما از آتوریته خود برای وادار کردن نتانیاهو به پذیرش آتشبس به خوبی استفاده نمیکند. شما ببینید در موضوع حمله به سفارت ایران توسط جنگندههای در اختیار رژیم اسرائیل، آمریکاییها به ما پیام دادند و گفتند ما در جریان این حمله نبودیم و هماهنگی و چراغ سبزی از طرف ما به اسرائیل نشان داده نشده است. اگر بپذیریم که این حرف آمریکا و کاخ سفید درست است، باید بپذیریم که نتانیاهو هیچ خط قرمزی را رعایت نمیکند. اگر نتانیاهو هیچ خط قرمزی که آمریکا هم نسبت به آن حساس هست رعایت نمیکند، چرا این همه حمایت از نتانیاهو؟ چرا در شرایطی که آمریکا از صلح و از آتشبس و از بازگشت امنیت به منطقه و از عدم توسعه جنگ سخن میگوید، در همین آمریکا برای ارسال یک میلیارد دلار دیگر کمک تسلیحاتی به اسرائیل، تصمیم گیری میشود و مقامات آمریکا در مورد آن مصاحبه میکنند؟ اگر آمریکا خواهان عدم عبور نتانیاهو از خطوط قرمز است، چرا بیانیه در محکومیت نقض حقوق بینالملل، مورد رأی اعتراضی آمریکا قرار میگیرد؟ و آمریکا حاضر نمیشود که از کنوانسیونهای شناختهشده وین که برای مصونیت همه دیپلماتها و اماکن دیپلماتیک مهم هست حمایت کند؟
مجری: باید در نظر داشت که اسرائیل توسط حماس مورد حمله قرار گرفت. به نظر شما آیا آمریکا با کمک ایران میتواند میانجیگر آتشبس میان حماس و اسرائیل باشد؟
امیرعبداللهیان: به دبیر کل سازمان ملل گفتم: «شما میتوانید با طرفهای مختلف گفتگو کنید. طرحی مبنی بر توقف جنگ در غزه با در نظر گرفتن سایر ابعاد مثل تبادل اسرا، ارسال گسترده کمکهای انسانی، خروج نظامیان به عقب نشینی نظامیان از غزه را با همه ابعادش آماده کنید. شما میتوانید در این شرایط که تحولات در غزه به نقطه جوش خود نزدیک شده است، طرحی عملگرایانه و واقعبینانه ارائه دهید. یعنی در آینده هر احتمالی در غزه و در منطقه متصور است؛ این یعنی تهدید صلح و امنیت بینالمللی، رسیدن تحولات کنونی به نقطه جوش.» به آقای دبیرکل گفتم ابتکاری که شما روی میز بگذارید ما از ارتباط خود با حماس استفاده خواهیم کرد و تلاش میکنیم که یک ابتکار سیاسی واقعبینانه برای برون رفت از این وضعیت مورد توجه قرار بگیرد.
مجری: همانطور که میدانید، انتخابات ایالات متحده در پیش است. ایران ترجیح میدهد با چه کسی مذاکره کند؟ بایدن یا ترامپ؟
وزیر امور خارجه کشورمان: مردم آمریکا باید بپسندند. هر انتخابی مردم آمریکا بکنند مربوط به خود جامعه آمریکا است. ما در سیاست خارجی خودمان اصول شناخته شدهای داریم. برای ما تفاوتی بین دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد. تفاوت واقعی را باید در رفتار آمریکا جستجو کرد. ما بر اساس رفتار آمریکا قضاوت خواهیم کرد. اگر رفتار آمریکا مبتنی بر عدم مداخله و احترام به مردم ایران و احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران باشد، هر آنچه را که مردم آمریکا انتخاب بکنند مورد احترام خواهد بود.
مجری: واقعاً برای ایران، تفاوتی میان بایدن و ترامپ وجود ندارد؟
رئیس دستگاه سیاست خارجی کشورمان: اینکه روشهای آقای بایدن و آقای ترامپ ممکن است در اعمال سیاست خارجی متفاوت باشد یک واقعیت است. اما ما در دوره آقای بایدن هم پیشرفت چشمگیری در مسائل روی میز بین ایران و آمریکا از جمله در موضوع JCPOA (برجام) شاهد نبودیم. ما حسن نیت زیادی در این رابطه نشان دادیم. اما سیاست تحریمهای حداکثری ترامپ را به شکل دیگری آقای بایدن ادامه داد. لذا قضاوت ما بر مبنای اینکه چه حزبی در آمریکا حاکم خواهد بود و چه فردی رئیس جمهور خواهد بود نیست. قضاوت ما بر مبنای رفتار کاخ سفید و دولت مردان آمریکا است. اگر با احترام با ایران و ایرانی برخورد بشود، پاسخ ما متقابل و توأم با احترام خواهد بود.
مجری: ایران چهل و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی خود را جشن گرفت. گزارشهایی از نارضایتی ایرانیها از اقتصاد و ناخرسندی از دولت به دستمان رسیده است. شکایتهایی هم در مورد نقض حقوق بشر و حقوق مدنی وجود دارد. در مورد ۴۵ سال آینده چه چیزی میتوانید به دنیا بگویید؟
میرعبداللهیان: ما در ۴۵ سال گذشته، اولاً در حوزه استقلال سیاسی و ثانیاً در حوزه پیشرفتهای مرتبط با علم، فناوری، صنایع، دفاع و....، پیشرفتهای بزرگی داشتهایم. در برخی از موضوعات ما اکنون جزو ۵ یا ۱۰ کشور اول دنیا هستیم، حتی در موضوعات فناوریهای نوین و در عرصههایی که به خاطر تحریم به ما اجازه داده نمیشد، پیشرفتهای اساسی را با کمک مردم و جوانان داشتهایم. در خصوص مشکلات اقتصادی، این یک واقعیت است. بخشی از آنها به سیاستهای غیرقانونی و اعمال تحریمهای یک جانبه آمریکا و ایجاد ترس توسط آمریکا برای دیگر کشورها اتفاق افتاده است. بخشی دیگر وجود مشکلات اقتصادی در کل منطقه است که فقط محدود به ایران نخواهد شد. ما از موانع بزرگی عبور کردیم. کشور ما امروز در یکی از قدرتمندترین وضعیتهای خود در حوزه علم، دانش و فناوری و دفاعی قرار دارد. در عرصه اقتصادی نیز با همت مردممان، جوانانمان و برنامههایی که دولت من در دستور کار خودش قرار داده است، آینده درخشانی برای ایران و مردم ایران رقم خواهد خورد. دولت ما نیز در این مسیر با کمک مردم موفقیتهای بزرگی را به دست خواهد آورد. تحریمها به ما آسیبهایی زد، اما درسهای بزرگی داد و نتایج و دستاوردهایی عظیم را نصیب ایران امروز کرد.
مجری: از شما بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزارم.